اگر قرآن سید الکلام است ، امام حسین سید الشهداء است . اگر در صحیفه ی سجادیه درباره ی قرآن می خوانیم ( و میزان القسط ) ، امام حسین می فرماید ( امرت بالقسط ) . اگر قرآن موعظه ی پروردگار است ( موعظه من ربکم ) ، امام حسین در روز عاشورا فرمود : عجله نکنید تا شما را به حق موعظه کنم ( لا تعجلوا حتی اعظکم بالحق ) . اگر قرآن مردم را به رشد هدایت می کند ( یهدی الی الرشد ) ، امام حسین نیز می فرماید : من شما را به راه رشد دعوت می کنم ( ادعوکم الی سبیل الرشاد ) . اگر قرآن عظیم است ( والقرآن العظیم ) ، امام حسین نیز سوابق عظیمی دارد ( عظیم السوابق ) . اگر قرآن حق و یقین است ( وانه لحق الیقین ) ، در زیارت امام حسین نیز می خوانیم : آنقدر صادقانه و خالصانه عبادت کردی که به درجه ی یقین رسیدی ( حتی اتاک الیقین ) . اگر قرآن مقام شفاعت دارد ( نعم الشفیع القرآن ) ، امام حسین نیز مقام شفاعت دارد ( وارزقنی شفاعه الحسین ) . اگر در دعای چهل و دوم صحیفه ی سجادیه درباره ی قرآن می خوانیم که پرچم نجات است ( علم النجاه ) ، در زیارت امام حسین علیه السلام نیز می خواانیم که او نیز پرچم هدایت است ( انه رایه الهدی ) . اگر قرآن شفا دهنده است ( وننزل من القرآن ما هو شفاء ) ، خاک قبر امام حسین نیز شفاست ( طین قبر الحسین شفاء ) . اگر قرآن منار حکمت است ، امام حسین نیز باب حکمت الهی است ( السلام علیک یا باب حکمه رب العالمین ) . اگر قرآن امربالمعروف و نهی از منکر می کند ( فالقرآن آمر و زاجر ) ، امام حسین نیز فرمود : هدف من از رفتن به کربلا امر به معروف و نهی از منکر است ( ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر ) . اگر قرآن نور است ( نورا مبینا ) ، امام حسین نیز نور است ( کنت نورا فی الاصلاب الشامخه ) . اگر قرآن برای تاریخ و همه ی مردم است ( لم یجعل القرآن لزمان دون زمان و لا للناس دون الناس ) ، درباره ی امام حسین نیز می خوانیم که اثار کربلا از تاریخ محو نخواهد شد ( لا یدرس اثره و لا یمحی اسمه ) . اگر قرآن کتاب مبارکی است ( کتاب انزلناه الیک مبارک ) ، شهادت امام حسین نیز برای اسلام سبب برکت و رشد است ( اللهم فبارک لی فی قتله ) . اگر در قرآن هیچ انحرافی نیست ( غیر ذی عوج ) ، درباره ی امام حسین می خوانیم : لحظه ای از حق به باطل گرایش پیدا نکرد